مجتهد جنگلی یا میرزا کوچک خان
مجتهد جنگلی یا میرزا کوچک خان رهبران جان برکف در طول تاریخ معاصر ایران معمولا از دل حوزه های علمیه قد علم کرده اند و هر جا ندایی برای حق طلبی بلند شده است یقینا یک عالم دینی محور این حرکت بوده است؛ از مشروطه گرفته تا انقلاب اسلامی از شیخ فضل الله نوری تا امام خمینی همه و همه تربیت یافتگان مکتب آزادی خواهی تشیع بوده اند.
در این میان شخصیتی که شاید بسیاری او را منتسب به حوزه های علمیه ندانند مجاهدی خستگی ناپذیر است که در دوره خود خواب را از چشمان ایادی اشغالگر در شمال ایران ربود و با لشگری اندک در برابر ابرقدرت های مستکبر آن زمان ایستاد.
"میرزا یونس استاد سرایی" فرزند "میرزا بزرگ خان استاد سرایی" بود که به خاطر آنکه پدرش را میرزای بزرگ صدا می کردند به او لقب میرزای کوچک را دادند و به مرور نام آن در اذهان به میرزا کوچک خان تغییر پیدا کرد و از آنجا که جنگل را به عنوان مقر فعالیت های آزادی خواهانه و ضد استکباری خود قرار داده بود به میرزا کوچک خان جنگلی مشهور شد.
میرزا کوچک خان تحصیلات ابتدایی خود را در صالح آباد رشت شروع کرد و پس از مدتی برای ادامه تحصیل به تهران مهاجرت کرد و در مدرسه محمودیه تهران حجره ای اختیار نمود. میرزا کوچک خان که از هوش سرشاری بهره مند بود به سرعت دروس حوزه علمیه را طی کرد به دروازه اجتهاد و شاید مقام اجتهاد رسید؛ او در دوران تحصیل خود بیش از هرکسی تحت تاثیر استادی روشن ضمیر و آگاه به نام "شیخ خلخالی" بود این استاد علاوه بر تدریس دروس متداول حوزه مباحث مفصلی را در مورد جامعه سازی و مدینه فاضله برای میرزا بیان می کرد و به طرح مباحثی می پرداخت که امروزه به آن مباحث فقه سیاسی و تمدن سازی می گویند. لزوم حرکت به سمت جامعه منهای فقر و عاری از ظلم و جور از آموزه هایی بود که شیخ خلخالی برای میرزا مطرح می کرد و همین مباحث روح مبارزه را در میرزاکوچک خان به وجود آورده و او را به حرکت برای مشارکت در فعالیت های سیاسی ترغیب کرد.
آغاز فعالیت های سیاسی میرزا کوچک خان
میرزا کوچک خان که حس تکلیف او را به قیام برای تغییر وادار می کرد زندگی پرفراز و نشیب سیاسی خود را با پیوستن به مشروطه خواهان آغاز کرد و در بسیاری از فتوحات مشروطه خواهان مانند فتح قزوین وتهران مشارکت جست؛ به گونه ای که به یک چهره شناخته شده مشروطه مبدل گشت.
حرکت سازمانی میرزا به صورت رسمی با پیوستن به مجلس اتحاد شروع شد؛ مجلس اتحاد مجلسی بود که شماری از آزادی خواهان رشتی مقیم تهران تشکیل داده بودند. این مجلس عملا زیاد دوام نیاورد و برخی از آن ها با انصراف از مبارزه به کنج عزلت خزیدند و گروهی دیگر نیز جذب جریان های مختلف سیاسی شدند و تعدادی نیز در نبرد با نیروهای طرفدار محمد علی شاه کشته و یا مثل میرزا کوچک خان زخمی شدند.
میرزا که مجلس اتحاد را منحل شده دید به رشت بازگشت و به هیئت اتحاد اسلام که متشکل از یک گروه 17 نفری بود پیوست؛ هیئت اتحاد اسلام متشکل از افرادی بود که بیشتر آن ها روحانی بودند و میرزا به خاطر روحیه جهادی و نظریات ناب مبارزاتی به عنوان عضو موثر آن گروه شناخته می شد و دیری نپائید که افراد هیئت اتحاد اسلام میرزا را به عنوان رهبر گروه انتخاب کردند. هیئت اتحاد اسلامی در اساسنامه خود خدمت به ایران و اسلام را یک اصل مسلم دانست و هرگونه تفکیک بین این دو را رد کرد.
در این زمان و درست مقارن با تشکیل هیئت اتحاد اسلام جنگ جهانی اول آغاز شد و با وجود اینکه ایران به صورت رسمی بی طرفی خود را در جنگ اعلام کرده بود اما روس ها با لشکر کشی به مناطق شمالی ایران این بی طرفی را نادیده گرفتند و ایران را وارد جنگی ناخواسته کردند؛ از آنجا که دولت مرکزی به هیچ وجه آمادگی جنگ نداشت و عملا کاری از دستش بر نمی آمد مردم مناطق شمالی در مقابل سربازان روس کاملا بی دفاع مانده و مورد غارت و تجاوز قرار می گرفتند. این وضعیت از طرف میرزا اصلا مورد قبول نبود به همین دلیل میرزا قیام خود را از منطقه لوشان شمال آغاز کرد و به نحوی می توان گفت شیخ جنگل برای مقابله با قوای روس فتوای جهاد صادر کرد.
نظرات شما عزیزان: